ركسانا غفارپور

هفت ماهگي

1390/2/6 12:37
نویسنده : مامان و بابا
177 بازدید
اشتراک گذاری

ديگه 1 ماهي شده كه ميرم سركار و تو داري بيشتر كنار ميايي خدا مامان جون و برامون نگه داره. طفلي خونه زندگيشو ول كرده كه تو رو نبرم مهد بزارم:) عزيزم داري خواستني تر ميشي.

اما حيف كه تو اين 1ماه حسابي لاغر شدي كه هر كي ميبينه ميگه.ياد گرفتي غلت ميزني خيلي الگوريتم جالبي داره . اولا فقط به يه سمت مي رفتي اما ديگه ياد گرفتي به هر دو طرف مي چرخي .

اينهم باعث شده حسابي شيطون تر بشي و هر چيو مي خواي خودتو بهش برسوني.

فكر كن كه يه روز اومدم خونه ديدم دست دستي ياد گرفتي عزيززززززززززززززززززم فقط به عشق تو نفس مي كشم تنها لذت و خوشي زندگين تويي و اينكه ببينمت.

راستي اين ماه 21 ام سالگرد ازوداجمون بود و باهم رفتيم آتليه عكس گرفتيم.

بقول بابايي هفتمين سالگردمون تو  بودي و هفت ماهه هستي و ما هم هفتا كه نه بلكه يه عالمه دوست داريم اينهمه چيزاي قشنگ كنار هم.


دوست دارم يه عالمه دخترم.


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)